مردم بخش  تسوج مخصوصا دیزج شیخمرجان دیشب   حاج آقا برگی  و حاج سلیم مؤذن زاده اردبیلی  را  مبهوت  و مجذوب  خود کردند طوری  که بار ها و بارها شور  و شوق خود  را به زبان آوردند .
زبان قاصر و عاجز  است . چه ناتوان می  نمایم در  وصف  مراسم دیشب  
علاوه بر پیغام حسینی  بودن و عاشورایی  بودن مردم تسوج  و شیخمرجان ؛ پیغام دیگر  دیشب  این بود که  همانگونه که  با فریاد های  یا حسین و یا زینب  و یا ابوالفضل (ع)  ستون های  مسجد را به لرزه در  می  آوردیم با اتحاد می  توانیم معجزه کنیم و پیش  رویم .
 یک تشکر  و قدردانی  به همه کسانی  که این مراسم را  ترتیب  داده بودند تا ابهت مردم را به رخ دیگران بکشند ، بدهکارم .
از  شهرداری  و شورا و فرمانداری  و تک تک کسانی  که در  این مراسم  زحمت کشیدند و . . . .
زیرا که علاوه بر بعد مذهبی  ، در بعد فرهنگی  نیز اقدامی  کم نظیر در بخش  بود .
رمانده ام که چه بنویسم
همزمان با نزول برکت خداوندی  نشان دادیم که با اتحاد  برکات دیگری  نیز در  راه است .
پیغام خان چوبان :
((بس  که بعضیا اومدند و گفتند که ای  بابا خان چوبان چقدر  بدبینی  و این عینک بدبینی  رو بردار  و به به و چه چه کن و هی  تشکر  کن  از  مسئولین و نیمه پر  لیوان رو هم ببین و از  این حرفا .
فکر  میکنند که بنده این وبلاگ رو زدم که عقده های  شخصی  خودمو خالی  کنم . این مطلبو زدم که مردم و مسئولین ببینند که اگه یه چیزی  داخل لیوان باشه ما می  بینیم کور  که نیستیم نا سلامتی  .
ای  کاش  همه چی  خوب  بشه و ما هم به به و چه چه کنیم اون موقع ببینین که چه آوا هایی از  این خان چوبان در  میاد .))
همون موقع در  انتقاد رو تخته می  کنم و مدام از  عشق  سارای  مینویسم .

یورولماسون : خان چوبان