خدا اموات  صاحب تالار ستاره هشتم را بیامرزد که اونجا را توی تسوج احداث کرد و الان شده عصای دست ما ، و الا . . .
چند روز و هفته ای است که تو سایتهای مختلف منطقه و تسوج از برگذاری مراسمات مختلف ادارات در این تالار پذیرائی دیده و خوانده میشود و اگر اونجا نبود نمیدونم این مسئولین محترم تسوج کجا میخواستند مراسمات خود را برگذار کنند ما که دم از تاریخی و فرهنگی بودن شهر خود میزنیم هنور یک تالار برای برگذاری مراسمات فرهنگی و هنری خود نداریم ما که از قدمت شهر خود حرف میزنیم هنوز نتوانسته ایم مکانهای فرهنگی قدیمی شهر خود را بدرستی احیاء کنیم

ما که قدمتمون باندازه یک تاریخ است کجای شهر مون یک بنای فرهنگی برای پر کردن اوقات فراغت جوانانمان درست کردیم ما که عالمانی همچون سادات ملکی ، عبدالطیف تسوجی ، آقا علی اشرف و خیلی ها را در پیشنه خودمان داشته و الان هم داریم خیلی ها که در شهر های تهران ، تبریز ، ارومیه صاحب منسب و صاحب فکر هستند الان بفکر شهر خودمان نیستیم ما که جوانانمان زبان زد خاص عام در رشته های مختلف هستند و شهرمان که تاریخچه علمی و فرهنگی بسیار با قدمت و کهنی دارد چرا همه چیزمان شده وارداتی .

چرا هیچ کس بفکر اجیای مسجد تاریخی جامع تسوج و احیای مکانهای اطراف آن نیست چرا بنای حمام تاریخی تسوج بصورت متروکه مانده است چرا مسجد یادگارشاه با بنای چند صد ساله بهمان صورت ول شده است چرا هیچ کس بفکر ایجاد تفرجگاه که منبع درآمدی برای شهر خواهد بودنیست تفرجگاه کلمبور با آن موقعیت جغرافیائی و با آن پیشنه ای که دارد هم برای ترویج فرهنگ تسوج هم برای اوقات فراغت جوانان و خانواده مکان مناسبی است بشرط آنکه ساماندهی شود

چرا هیچ کس با آن همه میدانند تسوج شهر ورزشی است و جوانان تسوجی به ورزش علاقه زیادی دارند و مخصوصاً برای شنا که در اسلام هم به اهمیت آن اشاره شده است به شهر های اطراف بروند